بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

مهيج ترين اتفاق

روز 17 از زندگی من

امروز 17 روز از زندگی من توی این دنیا میگذره ، دارم کم کم بزرگ میشوم برای اولین بار توی خواب بلند خندیدم که کلی مامان ناهید ذوق کرد. با اینکه دختر دوم خانواده هستم ولی به قول مامان ناهید انگار بعد از سالها نی نی دار شدیم . من خیلی دختر آرومی هستم . خوب می خوابم و خوب هم شیر میخورم . دکتر هم که رفتم کلی از من راضی بود و مامانی هم حسابی ذوق کرد. و برام اسفند دود میکنه . تنها مشکل من توی خانه خواهرمه که وقتی از مهد میاد حسابی تلافی نبودنش را میکنه و تا من میخوابم من را بیدار میکنه . به قول مامانی من فکر میکنم دنیا اینطوری که هر وقت خواهرم خانه است هر لحطه ممکنه یک زلزله 8 ریشتری بیاد . مامانی زیاد کاری به خواهرم نداره آخه فکر میکنه ...
24 آبان 1390
1